- مگه نگفتی دوسم داری؟ مگه قول ندادی همیشه کنارم باشی تنهام نذاری لنتی تو قول دادی رو تنم امضاش کردی

اشکاش رو پاک کرد و هق هق هاش رو خفه کرد

تن بی جون ته رو توی آغوشش گرفت و با لبخند تلخی موهای به هم ریخته و حالت دارش رو نوازش کرد

با لب هایی که از بغض میلرزید بوسه ی عمیقی روی پیشونیش گذاشت و تو همون حال با صدای لرزونی زمزمه کرد

- میام پیشت زود..نمیذارم تنها بمونی

 

بخشی از ایده ای مرده