۱۰ مطلب در مهر ۱۴۰۱ ثبت شده است

زندگیه سگی

فندکش رو ماهرانه بین انگشتاش چرخوند و توی یک حرکت روشنش کرد و زیر سیگارش گرفت 

سومی؟چهارمی؟اصلا بسته یا نخ؟نمیدونست 

حساب ارام بخش ها سیگارها مشروب ها و قهوه هایی که توی این ماه اخیر خورده بود از دستش در رفته بود 

حس غم تنفر و عصبانیت توی وجودش موج می زد جوری که از همه ی این حس ها شاکی و طلبکار بود 

جلوی آیینه قدی توی اتاقش که حاشیه و پایه های مشکی و یک کشوی سفید با دستگیره ی مشکی داشت واساد و خودش رو برانداز کرد 

ناخون هایی که خیلی از ترمیمش گذشته بود؟ابروهایی که بلند و پر پشت شده بود 

لب هایی که کبود بودن 

هیکلی که قناص شده بود 

موهایی که ریشه های سفیدش داشت باهات سلام میکرد 

پوستی که دیگه شفاف نبود 

دندونایی که به خاطر تعداد بالای سیگار کشیدن کدر شده بود 

اتاق به هم ریخته ، بوی نا،ظرفای کثیف،ته مونده های غذاهایی که به دفعات از بیرون گرفته بود

سیگارش رو توی جا سیگاری خاموش و له کرد،انقدر فشارش داد که نوک انگشتاش با خاکسر له شده ی سیگار اندکی سوخت 

بطری نوشابه ی خالی کنارش رو توی دستش گرفت 

دندوناش رو روی هم فشار داد و چشماش رو محکم بست 

سک ماه مزخرف و سگیه زندگیش رو دوره کرد 

ادما...ادما..ادما ادما ادما این ادمای بی شرفه کثافت 

تمام احساس خشمش رو توی مشتش جمع کرد و محکم بطری رو توی دیوار زد طوری که ترکش های بمبی که از احساساتش ساخته بود به پاش برخورد کرد و پوستش رو برش داد 

دستش رو محکم مشت کرده بود و فشار میداد جوری ک رد ناخونش موند روی کف دستش و زخم های سطحی به جا گذاشت 

خودش رو روی مبل انداخت و به اشکاش اجازه داد سرازیر بشن 

کمی که یخش اب شد به فریاداش اجازه داد ازاد بشن و توی خونه بپیچن

وقتی اروم شد عضلات بدنش به خاطر فشار عصبی توی انقباض مونده بود 

بی حس...خسته و دردمند زمزمه کرد

-میکشمت...حتی اگر یک لحظه از عمرم باقی مونده باشه میکشمت...نه جسمی...من روحت رو میکشم...به خدا قشم میکشمت 

  • ۸
    • 𝗣𝗿𝗼𝗺 𝗤𝘂𝗲𝗲𝗻 |𝘱𝘳𝘦-𝘚𝘩𝘪𝘯 𝘝𝘪𝘳𝘢𝘯𝘢
    • دوشنبه ۲۵ مهر ۰۱

    𝘤𝘶𝘳𝘴𝘦𝘥 𝘮𝘰𝘯𝘵𝘩 𝘸𝘪𝘵𝘩 𝘢 𝘤𝘰𝘳𝘱𝘴𝘦

    𝘛𝘩𝘪𝘴 𝘮𝘰𝘯𝘵𝘩
    𝘴𝘤𝘳𝘦𝘸 𝘪𝘵,𝘪𝘵 𝘸𝘢𝘴 𝘢𝘸𝘧𝘶𝘭 

    𝘐 𝘭𝘰𝘴𝘵 𝘵𝘩𝘦𝘯 𝘐 𝘭𝘰𝘴𝘵 𝘢𝘯𝘥 𝘢𝘧𝘵𝘦𝘳 𝘵𝘩𝘢𝘵 𝘐 𝘭𝘰𝘴𝘵 𝘢𝘨𝘢𝘪𝘯 

    𝘞𝘩𝘢𝘵 𝘥𝘪𝘥 𝘐 𝘭𝘰𝘴𝘵?𝘴𝘶𝘤𝘩 𝘢𝘯 𝘪𝘯𝘵𝘦𝘳𝘦𝘴𝘵𝘪𝘯𝘨 𝘲𝘶𝘦𝘴𝘪𝘰𝘯 

    𝘍𝘪𝘳𝘴𝘵 𝘰𝘧 𝘢𝘭𝘭...𝘮𝘺 𝘩𝘦𝘢𝘭𝘵𝘩...

    𝘛𝘩𝘦𝘯 𝘮𝘺 𝘧𝘦𝘦𝘭𝘪𝘯𝘨𝘴 

    𝘛𝘩𝘪𝘳𝘥𝘭𝘺 𝘮𝘺 𝘶𝘯𝘪𝘲𝘶𝘦 𝘨𝘶𝘺𝘴 

    𝘉𝘶𝘵 𝘧𝘶𝘤𝘬 𝘵𝘩𝘦 𝘵𝘩𝘪𝘳𝘥 𝘰𝘯𝘦 𝘪𝘵’𝘴 𝘯𝘰𝘵 𝘵𝘩𝘦 𝘧𝘪𝘳𝘴𝘵 𝘵𝘪𝘮𝘦 

    𝘠𝘰𝘶 𝘬𝘯𝘰𝘸..

    𝘐𝘵 𝘭𝘰𝘰𝘬𝘴 𝘪𝘯𝘴𝘢𝘯𝘦 𝘣𝘶𝘵 𝘐’𝘮 𝘩𝘢𝘱𝘱𝘺 𝘵𝘩𝘢𝘵 𝘐’𝘮 𝘢 𝘱𝘴𝘺𝘤𝘩𝘰 

    𝘚𝘰 𝘐 𝘥𝘰𝘯’𝘵 𝘨𝘪𝘷𝘦 𝘢 𝘧𝘶𝘤𝘬 𝘢𝘣𝘰𝘶𝘵 𝘯𝘰𝘯 𝘰𝘧 𝘺𝘰𝘶 𝘣𝘪𝘵𝘤𝘩𝘦𝘴 

    𝘚𝘶𝘤𝘬 𝘪𝘵 𝘺𝘰𝘶 𝘭𝘰𝘴𝘦 

     

    -𝘸𝘪𝘵𝘩 𝘢 𝘵𝘢𝘳𝘨𝘦𝘵 𝘧𝘰𝘳 𝘢𝘵𝘵𝘢𝘤𝘬

  • ۵
    • 𝗣𝗿𝗼𝗺 𝗤𝘂𝗲𝗲𝗻 |𝘱𝘳𝘦-𝘚𝘩𝘪𝘯 𝘝𝘪𝘳𝘢𝘯𝘢
    • سه شنبه ۱۹ مهر ۰۱

    ...𝘐’𝘮 𝘸𝘰𝘯𝘥𝘦𝘳𝘪𝘯𝘨 𝘸𝘩𝘺

    I'm wonderting why?

    too of the monsters comes out at night

    why do we sleep where we want to hide?

    why don't we fight with them like all the enemies that we fight with?

    why do we leave and get unarmed like we don't mind if they fuck up our life?

    death...

    thinking about death is always in my head

    it makes me experience the rollercosters of emotions...

    happiness...scariness...sadness...surpriseness...dreadfulness

    all this feelings driving me crazy..

    and still I'm wondering why?

  • ۶
    • 𝗣𝗿𝗼𝗺 𝗤𝘂𝗲𝗲𝗻 |𝘱𝘳𝘦-𝘚𝘩𝘪𝘯 𝘝𝘪𝘳𝘢𝘯𝘢
    • شنبه ۱۶ مهر ۰۱

    مغز مریض+مجیک

    هر وقت ناراحتم و نمراتم افت میکنه مامانم میگه : بهترین امکانات رو بهت میدم، بهترین مدرسه میری،هر چی بخوای برات فراهمه ، ارامش داری سقف بالا سر داری غذای گرم داری پس چرا نمره هات پایینه؟!؟

    اون موقع دلم میخواد داد بزنم..:

    تو هر روز بابت دو دقیقه تاخیر مواخذه نمیشی

    تو هر روز حس نمیکنی داری ندیده گرفته میشی

    تو هر روز تو جمعی نیستی غریبه ترین آشنا ها توش باشن

    تو هر روز با یه مشت معلم -که حیف این شغل باشرف-سروکل نمیزنی که زبون ادم نمیفهمن

    تو هر روز استرس نداری بری مدرسه ببینی رفیقت رو کشتن

    تو هر روز بابت گرفتن حقت استرس نداری

    تو هر روز از اعصبانیت با عشقت بحثت نمیشه

    تو هر روز از گشنگیی که نمیذاره هیچی بخوری تلف نمیشی(واقعا یکبار برات سوال نشده چرا هر روز صورتم جمع تر میشه یا هر روز تغذیه هام رو بر میگردونم؟؟)

    تو هر روز استرس نداری -نکنه فلان دوست مجازیم الان جوابمو نمیده چیزیش شده باشه...-

    تو هر روز خودتو با اینکه میدونی کوچیک نمیکنی که یه ادمی که هیچ ارزشی واسه تو قائل نیست ببینتت

     

    تو دو ساعت هم یک روز من رو تحمل نمیکنی...پس حق نداری یقه ی منو بگیری که چرا اونجوری نیستم که تو میخوای..مگه تو اونجوری هستی که من میخوام؟

     

    -بخشی از زندگی واقعی

     

    .....

    این مجیک خیلی به این متن میاد...

    -بیان باکس واسه همه ریده؟اصلا نمیتونم اپلود کنم چیزی..-

    مجیک ۲#

  • ۸
    • 𝗣𝗿𝗼𝗺 𝗤𝘂𝗲𝗲𝗻 |𝘱𝘳𝘦-𝘚𝘩𝘪𝘯 𝘝𝘪𝘳𝘢𝘯𝘢
    • جمعه ۱۵ مهر ۰۱

    من میترسم...خیلی میترسم

    اهل تلفن حرف زدن نیستم

    با مامان دوستام رابطه ی نزدیکی ندارم..

    ولی جوری شده که دلم مثل سیر و سرکه میجوشه وقتی یک ساعت صدای دوستام رو نمیشنوم...

    چرا توی ۱۶ سالگی که همه جای دنیا مردم میرن مهمونی و با دوستاشون شبا خونه ی هم قرار میذارن و درگیر اینن که با کدوم پسر هندسام دبیرستان قرار بذارن ، ما باید استرس اینو داشته باشیم رفیقمون امشب بین گل های خاکستر شده هست یا نه...

     

    -به یاد نیکای زیبارو و شجاعمون..

  • ۸
    • 𝗣𝗿𝗼𝗺 𝗤𝘂𝗲𝗲𝗻 |𝘱𝘳𝘦-𝘚𝘩𝘪𝘯 𝘝𝘪𝘳𝘢𝘯𝘢
    • جمعه ۱۵ مهر ۰۱

    این سری نشه،هیچ وقت نمیشه!

    شاید سر گرد بودن زمین یه سری آدم سر بحث باشن و با یسری دلیل درست و غلط

    ولی این زمان گرده

    تکرار تاریخ...دلیل منطقی تر از این برای گرد بودن زمان؟

    کسی رو از دست دادیم که ۱۳۵۷ توی ۱۴۰۱ زندگی می کرد واسه...کی؟؟ واسه کسی که همون سال ۱۳۵۷ تو سال ۱۲۵۷ زندگی میکرد

    چرا پلیسی که هدف به وجود اومدنش ارامش و امنیته دلیل همهمه و ناامنی شه

    این سری نشه،هیچ وقت نمیشه!

  • ۶
    • 𝗣𝗿𝗼𝗺 𝗤𝘂𝗲𝗲𝗻 |𝘱𝘳𝘦-𝘚𝘩𝘪𝘯 𝘝𝘪𝘳𝘢𝘯𝘢
    • پنجشنبه ۱۴ مهر ۰۱

    ذوق؟!

    ذوقمو کور نکن..

    من ذوقم کورشه..

    هیچیو نمیبینم..حتی زیبایی خنده هاتو

     

    پ.ن:عه...ذوقم کور شده:)

  • ۵
    • 𝗣𝗿𝗼𝗺 𝗤𝘂𝗲𝗲𝗻 |𝘱𝘳𝘦-𝘚𝘩𝘪𝘯 𝘝𝘪𝘳𝘢𝘯𝘢
    • چهارشنبه ۱۳ مهر ۰۱

    فرهنگ مردم این جهان سوم لعنتی+دلم نیومد از این اهنگ قشنگ بگذرم..

    امروز مثل هر ادم دیگه ای رفتم مدرسه

    دیگه یازدهمم

    هر ادم دیگه ای توقع داره مثل یه ۳۰ ساله رفتار کنم(حقم دارن این وضعیت های اخیر از هر ادمی یه ادم دیگه ساخت..)

    فقط چند لحظه به نفس این کاری که میگم فکر کنین :

    دوست من عینکیه ، به خاطر خواهرش که زنگش ۳۰ دقیقه از اون دیر تر شروع میشه اصولا نسبت به بقیه مون دیر تر هم میرسه

    ما یه اکیپ ۶ نفره ایم که همیشه باهم میشینیم

    ما از اول مهر یه جای مشخص داریم که همون جا میشینیم هممون

    امروز دوست من ـ مثل همیشه - دیر تر از بقیه رسید(بماند خیابان ها شلوغ بود و ۳ نفر دیگه هم بعد اون رسیدن)

    اتفاقی که افتاده بود چی بود؟ یکی از بچه های کلاس که جای بدی هم نمیشست ولی طماع بود و صبح عین بچه های ۵ ساله(که باز بخاطر بچه بودنشون گذشت میکنن ولی این دوست محترم نکرد)اومده بود نشسته بود جای دوست ما و دوست ما با وجود عینکی بودنش مجبور بدو بره اون ته بشینه

    خانم هم بلند نمیشد چرا؟چون دوست داشت

    اخرم بلند نشد و ما مجبور شدیم جامون رو عوض کنیم

    (این اتفاق دقیقن پارسال هم افتاده بود)

    ...

    امروز همه توقع داشتن ما گذشت کنیم

    همون دوستم که این شخص نشسته بود جاش بلند شد گفت : من حاضرم ته ته کلاس ، دور ترین جا از تخته بشینم ، ولی این کاری که این شخص کرده رو در نظر بگیر!!چقدر خودخاهانس میبینی؟چه فرقی میکنه با وضعیت مملکت؟اولش فقط یه نفر سر جاش نبود اما الان ۳۰ نفر ادم سر کلاس سر جاشون نیستن..عین وضعیت کشورمون که اونی که درک داره،فهم داره،شعور داره،انسانیت داره

    سزاواره مرگه..

    ولی اونی که شرف نداره،خودخواهه،طماعه،خرابه...۱۰۰ سال زندگی میکنه تهشم که میمیره میگن شهید شد هه

    این چه فرقی با جامعه ای داره که دکترای صنعتی شریفش اسنپ کار میکنن ولی اونی که به خاطر باباش صندلی شریف گرفته مطب بزنه تهشم بگن طرف پسر/دختر فلانیه؟؟

    ...

    جامعه ی ما خیلی مریضه

    خیلی زیاد

    هر جا رو بگیری از یجای دیگه در میره

    این جهان سوم مریض ۱۴۰۰ سال دیگه هم برای درست شدن وقت میخواد..

     

     

    پ.ن : امروز برام روز سختی بود..درد و دل کردم

    هر ادمی باید یکبار این اهنگ رو گوش بده تا بده خودش بیاد :)

  • ۸
    • 𝗣𝗿𝗼𝗺 𝗤𝘂𝗲𝗲𝗻 |𝘱𝘳𝘦-𝘚𝘩𝘪𝘯 𝘝𝘪𝘳𝘢𝘯𝘢
    • دوشنبه ۱۱ مهر ۰۱

    بمیرید

    چجوری از مرگ میترسید؟

    ادم ها تا بیدارن..تا نفس میکشن..تا تکون میخورن 

    جنایت میکنن 

    از روی هم دیگه رد میشن 

    تو بدترین شرایط همدیگه رو به کتفشون هم نمیگیرن 

    ولی وقتی میمیرن که خیلی قشنگ ترن 

    ساکت..اروم..بی خطر

    شما دردی احساس نمیکنین..اونم دردی احساس نمیکنه 

    شما اسیبی نمیبینید 

    اون هم اسیبی نمیبینه 

    پس عدالت اگر این نیست چیه؟

    بمیرید بمیرید و زین مرگ مترسید

    کز این خاک برآیید سماوات بگیرید

    بمیرید بمیرید و زین نفس ببرید

    که این نفس چو بندست و شما همچو اسیرید

    -احمد شاملو

     

    -برشی از افکار یک سایکوپث سی درصدی

  • ۷
    • 𝗣𝗿𝗼𝗺 𝗤𝘂𝗲𝗲𝗻 |𝘱𝘳𝘦-𝘚𝘩𝘪𝘯 𝘝𝘪𝘳𝘢𝘯𝘢
    • شنبه ۹ مهر ۰۱

    میخندی؟

    خندیدم..خندیدی

    بوسیدمت..خندیدی

    توی آغوشم گمت کردم..خندیدی

    بهت خیره شدم...خندیدی

    من برای خنده هات جون میدادم تا وقتی که...

    با گریه رفتم ولی تو خندیدی)

     

    مجیک

     

    پ.ن : مجیک چیه؟ به موزیک هایی ک وقتی گوششون میدم دلم میره میگم مجیک

    دایره المعارف طناز*

  • ۳
    • 𝗣𝗿𝗼𝗺 𝗤𝘂𝗲𝗲𝗻 |𝘱𝘳𝘦-𝘚𝘩𝘪𝘯 𝘝𝘪𝘳𝘢𝘯𝘢
    • سه شنبه ۵ مهر ۰۱
    ?What if you had it all but nobody to call
    Maybe then you’d know me
    ‘Cause I’ve had everything
    But no one’s listening
    And that’s just f*cking lonely

    I’m so lo-o-o-onely
    Lo-o-o-onely
    I’m so lo-o-o-onely
    Lo-o-o-onely
    :)
    منوی وبلاگ
    کلمات کلیدی